تاثیر لیزر برداشت عینک روی قرنیه
یکی دیگر از علل بالقوه تشکیل جزیره مرکزی، هیدراتاسیون ناهموار سطح قرنیه است. یک توضیح پیشنهادی برای هیدراتاسیون دیفرانسیل قرنیه، نظریه “موج ضربه ای” است، که فرض می کند با برخورد انرژی لیزر به قرنیه در طول فرسایش، موج فشار لیزر ممکن است آب را از استرومای زیرین به مرکز قرنیه وادار کند. این مایع سپس به عنوان یک عامل پوشاننده عمل می کند و سرعت فرسایش مرکزی قرنیه را کاهش می دهد. با جریان گاز نیتروژن، ظاهری یکنواخت، خشک و “یخ زده” قرنیه مشاهده می شود که پس از قطع جریان گاز دیگر وجود ندارد. لین مکانیسم دیگری را علاوه بر نظریه هیدراتاسیون افتراقی قرنیه پیشنهاد کرد: قرنیه مانند یک “اسفنج” عمل می کند و به طور مداوم از سطح اندوتلیال هیدراته می شود. از آنجایی که قرنیه در مرکز در مقایسه با محیط نازکتر است، قرنیه مرکزی ممکن است سریعتر از محیط اطراف مرطوب شود. این رطوبت اضافه شده در مرکز ممکن است مقدار انرژی لیزری را که به سطح قرنیه می رسد محدود کند.
یک نظریه نهایی، خواص ترمیم زخم قرنیه را پس از PRK، به جای مشکلات حین عمل، در تشکیل جزایر مرکزی دخیل می کند. این نظریه پیشنهاد می کند که مقدار متفاوتی از هیپرپلازی اپیتلیال پس از PRK رخ می دهد، با تشکیل اپیتلیوم بیشتری در قرنیه مرکزی نسبت به قرنیه محیطی. این باعث می شود منطقه شیب دار تری در مرکز نقشه توپوگرافی وجود داشته باشد. درمان مجدد جزایر مرکزی پایدار به طور کلی اپیتلیوم هیپوپلاستیک و نازک را بر روی ماده زیر اپیتلیال بالا نشان می دهد.
اعمال پالس های لیزر اضافی (معمولاً به عنوان درصد ثابتی از تعداد کل پالس های درمانی محاسبه می شود) در قرنیه مرکزی باعث کاهش بروز جزایر مرکزی در لیزرهای پرتو وسیع می شود. تکنیکهای Multizone و Multipass برای منتج به ابلیشن نرمتر پیشنهاد شدهاند. اگر این جزایر تا 6 تا 12 ماه خود به خود برطرف نشوند، ممکن است مستقیماً با لیزر اگزایمر عقب نشینی شوند. درمان جزایر مرکزی با درمانهای اگزایمر هدایتشده با توپوگرافی و استفاده از الگوریتمهای فرسایشی سفارشی نتایج مثبتی را نشان داده است.