از آنجایی که جراحی انکساری انجام شده با لیزر اگزایمر انتخابی است و BCVA قبل از عمل بیمار عالی است، PRK باید ایمنی بسیار بالایی را ارائه دهد. اگر چه عوارض شدید پس از PRK نادر است، بیماران باید در مورد احتمال چنین عوارضی آگاه شوند.
جزایر مرکزی
جزایر مرکزی توسط ویدئوکراتوگرافی کامپیوتری به عنوان ناحیه ای از ارتفاع مرکزی قرنیه، که توسط ناحیه ای از مسطح شدن مربوط به ناحیه درمان نزدیک بینی در ناحیه پارامرکزی احاطه شده است، آشکار می شوند (شکل 9). مطالعات مختلف از آستانه های متفاوتی برای تعریف جزیره مرکزی استفاده می کنند. حداقل، ارتفاع حداقل 1 D با قطر بیش از 1 میلی متر در مقایسه با ناحیه پهن شده پارامرکزی باید وجود داشته باشد. جزایر به طور کلی با استفاده از سیستم های لیزر پرتو عریض به جای سیستم های تحویل اسکن رخ می دهند.
با لیزرهای اسکن نقطه ای و شکافی، به جای سیستم های لیزر پرتو گسترده اصلی، وقوع جزایر مرکزی عملا حذف می شود. به طور سنتی، آنها اغلب در فرسایش های بزرگتر از 5.0 میلی متر در قطر و با انجام اصلاحات بیشتر گزارش شده اند. جزایر توپوگرافی مرکزی ممکن است با کاهش حدت بینایی، دوبینی و چندبینی تک چشمی، تصاویر ارواح و کاهش حساسیت کنتراست همراه باشد. گزارش ها حاکی از آن است که ممکن است در 29 تا 71 درصد از بیمارانی که در اوایل دوره بعد از عمل با لیزر پرتوی وسیع درمان شده اند، وجود داشته باشد.
یکی دیگر از علل بالقوه تشکیل جزیره مرکزی، هیدراتاسیون ناهموار سطح قرنیه است. یک توضیح پیشنهادی برای هیدراتاسیون دیفرانسیل قرنیه، نظریه “موج ضربه ای” است، که فرض می کند با برخورد انرژی لیزر به قرنیه در طول فرسایش، موج فشار لیزر ممکن است آب را از استرومای زیرین به مرکز قرنیه وادار کند. این مایع سپس به عنوان یک عامل پوشاننده عمل می کند و سرعت فرسایش مرکزی قرنیه را کاهش می دهد. با جریان گاز نیتروژن، ظاهری یکنواخت، خشک و “یخ زده” قرنیه مشاهده می شود که پس از قطع جریان گاز دیگر وجود ندارد. لین مکانیسم دیگری را علاوه بر نظریه هیدراتاسیون افتراقی قرنیه پیشنهاد کرد: قرنیه مانند یک “اسفنج” عمل می کند و به طور مداوم از سطح اندوتلیال هیدراته می شود. از آنجایی که قرنیه در مرکز در مقایسه با محیط نازکتر است، قرنیه مرکزی ممکن است سریعتر از محیط اطراف مرطوب شود. این رطوبت اضافه شده در مرکز ممکن است مقدار انرژی لیزری را که به سطح قرنیه می رسد محدود کند.
یک نظریه نهایی، خواص ترمیم زخم قرنیه را پس از PRK، به جای مشکلات حین عمل، در تشکیل جزایر مرکزی دخیل می کند. این نظریه پیشنهاد می کند که مقدار متفاوتی از هیپرپلازی اپیتلیال پس از PRK رخ می دهد، با تشکیل اپیتلیوم بیشتری در قرنیه مرکزی نسبت به قرنیه محیطی. این باعث می شود منطقه شیب دار تری در مرکز نقشه توپوگرافی وجود داشته باشد. درمان مجدد جزایر مرکزی پایدار به طور کلی اپیتلیوم هیپوپلاستیک و نازک را بر روی ماده زیر اپیتلیال بالا نشان می دهد.
اعمال پالس های لیزر اضافی (معمولاً به عنوان درصد ثابتی از تعداد کل پالس های درمانی محاسبه می شود) در قرنیه مرکزی باعث کاهش بروز جزایر مرکزی در لیزرهای پرتو وسیع می شود. تکنیکهای Multizone و Multipass برای منتج به ابلیشن نرمتر پیشنهاد شدهاند. اگر این جزایر تا 6 تا 12 ماه خود به خود برطرف نشوند، ممکن است مستقیماً با لیزر اگزایمر عقب نشینی شوند. درمان جزایر مرکزی با درمانهای اگزایمر هدایتشده با توپوگرافی و استفاده از الگوریتمهای فرسایشی سفارشی نتایج مثبتی را نشان داده است.