کالیبراسیون لیزری لازک و فمتولیزیک
در روز عمل، لیزر باید از نظر مشخصات پرتوی همگن، تراز و توان خروجی مناسب، با رعایت دستورالعملهای سازنده بررسی شود.
برنامه ریزی قبل از عمل
بسیاری از جراحان از تنظیم نوموگرام اصلاح برای برنامه ریزی در لیزر استفاده می کنند. بهتر است این محاسبات قبل از لحظه جراحی انجام شود تا از فشار زمانی یا حواس پرتی که ممکن است منجر به اشتباهات محاسباتی شود جلوگیری شود. اکثر نوموگرام ها بر اساس جراح، لیزر و تکنیک خاص مورد استفاده، و همچنین میزان اصلاح، سن بیمار، جنسیت و سایر متغیرهای بیمار جداگانه تنظیم می شوند. این عوامل ممکن است بر نتیجه ابلیشن تأثیر بگذارد.
غالباً انکسارهای آشکار و سیکلوپلژیک متفاوت هستند یا میزان و محور آستیگماتیسم توپوگرافی و انکساری متفاوت است. در نتیجه ممکن است مشخص نباشد که کدام انکسار باید وارد لیزر شود. اگر استوانه انکساری با استوانه توپوگرافی متفاوت باشد، فرض بر این است که آستیگماتیسم عدسی یا انحنای خلفی قرنیه علت آن است. در این حالت، لیزر معمولاً همچنان با محور و مقدار سیلندر ذکر شده در شکست برنامه ریزی می شود. سازگاری محور بر روی شکست و توپوگرافی باید با مقدار برنامه ریزی شده در لیزر بررسی شود. این یک منبع خطای رایج است، به ویژه هنگامی که یک تبدیل بین فرمت های سیلندر مثبت و منفی وجود دارد.
در بسیاری از مدلهای لیزر، اندازه ناحیه نوری باید وارد شود و تعیین شود که آیا ترکیبی از ناحیه فرسایش باید انجام شود یا خیر. اگر بافت قرنیه به اندازه کافی وجود داشته باشد، معمولاً ناحیه فرسایشی بزرگتر از اندازه مردمک چشم انتخاب می شود. «منطقه ترکیبی» ناحیهای با ناکریتی محیطی است که برای کاهش اثرات نامطلوب احتمالی انتقال ناگهانی از ناحیه نوری به قرنیه درماننشده طراحی شده است. یک رویکرد رایج برای ایجاد یک “منطقه ترکیبی” این است که برای مثال، تصحیح -6 D شامل تصحیح -5 D در ناحیه نوری 6 میلیمتری و اصلاح -1 D در ناحیه نوری 8 میلیمتر باشد. هر چه ناحیه درمان بزرگتر باشد، فرسایش عمیق تر است.
در فرسایشهای «سفارشی» و بهینهسازیشده با جبهه موج، پارامترها معمولاً با اندازهگیری نوری جبهه موج و مدل لیزری ثابت میشوند. جراح باید محاسبه کند که آیا تخت استرومایی کافی باقی می ماند یا خیر. این مسئله به ندرت برای ابلیشن سطحی مطرح میشود، اما در قرنیههای نازکتر و درمانهای دیوپتریک بالاتر، ممکن است بافت ناکافی برای لیزیک وجود داشته باشد که جراح را وادار به انتخاب فرسایش سطحی میکند.
در اصلاحات کروی ساده نزدیک بینی، عمق تقریبی فرسایش را می توان با فرمول Munnerlyn محاسبه کرد، t = S2 D/3، که t ضخامت بافت برداشته شده برحسب میکرون، S قطر ناحیه نوری بر حسب میلی متر و D تصحیح دیوپتریک است. در یک ناحیه نوری 6 میلی متری، فرمول به سادگی 12 × D است. اصلاح نزدیک بینی 4 بعدی حدود 48 میکرون را در مرکز حذف می کند.
توجه داشته باشید که نواحی ترکیبی محیطی بدون کروی و اصلاحات جبهه موج، بافت بیشتری را نسبت به اصلاح کروی در فرمول Munnerlyn حذف میکنند و به جراح توصیه میشود که نرمافزار لیزر عمق فرسایش را محاسبه کند. برای به دست آوردن مقدار واقعی برداشتن بافت، باید مقدار تصحیح کل مورد نظر وارد شود، نه مقدار کاهش یافته با نوموگرام.
آماده سازی بیمار
قبل از انجام لیزر درمانی باید به بیمار در مورد صداها و بوی لیزر آموزش داده شود. بیماران ممکن است یک آرام بخش خوراکی مانند دیازپام دریافت کنند و چشم عمل (در درمان های یک طرفه) باید با یک برچسب چسبنده یا علامت موقت دیگری روی پیشانی نشان داده شود.
پوست بیمار معمولاً با دستمال مرطوب پوویدون ید (بتادین) یا الکل آماده می شود. ممکن است یک پارچه استریل روی پوست و مژه ها استفاده شود. قطره های بی حس کننده موضعی تتراکائین و/یا پروپاراکائین در چشم ریخته می شود. برای جلوگیری از تثبیت متقاطع، یک اسپکولوم در چشم جراحی و یک پچ روی چشم همنوع قرار داده می شود. ممکن است یک نوار گاز روی شقیقه بین چشم عمل و گوش چسبانده شود تا جریان مایع را جذب کند. مقدار اصلاح مورد نظر با در نظر گرفتن فاصله راس، وارد لیزر شده و توسط جراح بررسی می شود. از بیمار خواسته می شود تا در حالی که جراح لیزر را متمرکز و متمرکز می کند، نور متمرکز لیزر را ثابت کند. برای اکثر بیماران، تثبیت خط دید توسط بیمار در طی PRK، تمرکز دقیق تری نسبت به بی حرکتی گلوب توسط جراح ایجاد می کند.
تکنیک جراحی
در اکثر تکنیک های اصلی و در تحقیقات فاز III ایالات متحده، اپیتلیوم توسط یک تیغه تیز یا یک کاردک بلانت برداشته می شود. در این تکنیک، جراح حد بیرونی اپیتلیالیزاسیون را با یک نشانگر ناحیه نوری مشخص میکند و سپس محیط اطراف و سپس مرکز را جدا میکند. برای جلوگیری از خشک شدن و تغییر در نرخ فرسایش، جراح باید این روش را به طور موثر انجام دهد. برای جلوگیری از تیک زدن لایه بومن، مهارت لازم است. یک اسفنج سلولزی جراحی چشم که به آرامی با یک روان کننده اشک مصنوعی مانند کربوکسی متیل سلولز 0.5٪ مرطوب شده است، روی سطح قرنیه مالیده می شود تا اپیتلیوم باقیمانده از بین برود و سطحی صاف ایجاد شود.