سندرم پلک فلاپی (FES) با یک تارس فوقانی نازک و لاستیکی مشخص می شود که به دلیل شلی غیرطبیعی پلک و تارسال می تواند روی خود جمع شود و به راحتی با کشش به سمت بالا برود، همراه با ملتحمه پاپیلاری پالپبرال واکنشی منتشر با یا بدون وجود علائم. التهاب سطح چشم این می تواند منجر به تحریک چشمی قابل توجهی شود و همزیستی آن با قوز قرنیه در مقالات به خوبی گزارش شده است. بسیاری از مطالعات سطح قابل توجهی بالاتری از FES در بیماران KC (تا 71٪) پیدا کرده اند. با این حال، مکانیسم پشت سهم آن در پاتوژنز/پیشرفت قوز قرنیه ناشناخته باقی مانده است. تنظیم دگرگونی ماتریکس متالوپروتئیناز 9 (MMP-9) ممکن است پیوند زمینه ای بین این دو وضعیت باشد، زیرا سطوح MMP-9 در سطح چشم و نمونه های پوست افراد FES افزایش یافته است، و همچنین در لایه اشکی افزایش یافته است. بیماران مبتلا به قوز قرنیه بر اساس این تئوری درگیری MMP، ترومای مکانیکی ناشی از سطح چشم در بیماران FES باعث ایجاد یک آبشار التهابی در بافت پلک میشود، با آزاد شدن سیتوکینها و مولکولهای ایمنی که در آن MMP-9 نقش غالب دارد و مسئول تخریب ماتریکس است. و تغییرات ساختاری الاستین علاوه بر این، FES با بیماری خشکی چشم با علائمی همراه است که تمایل به مزمن، بدتر در صبح و مقاوم به درمان خشکی چشم دارند. ابزارهای عینی برای ارزیابی خشکی چشم در افراد مبتلا به شلی بیش از حد پلک کاهش یافته است، از جمله زمان شکستن لایه اشکی، افزایش رنگآمیزی قرنیه، افزایش افت غدد میبومین، کیفیت غیرطبیعی میبوم و کاهش نمرات تست شیرمر.
با توجه به ارتباط قوی بین قوز قرنیه و FES، بررسی این افراد از نظر قوز قرنیه با استفاده از رتینوسکوپی، کراتومتری یا توموگرافی قرنیه، به ویژه زمانی که این بیماران برای جراحی انکساری در نظر گرفته می شوند، توصیه می شود.